ارشد

ساخت وبلاگ
حکایت نیکی کریمی حکایت خوردن نمک و شکستن نمکدان است. در همین چند وقت اخیر همه ما شاهد رفتار پرتنش سلبریتی ها بوده ایم. کسانی که حرف از تمدن و انسان امروزی و عصر آگاهی می زدند اما مردم را به آتش کشیدن سطل آشغال های خیابان ها تشوق می کردند. به کشتن لباس سبزها، به تخریب اموال عمومی و خصوصی، به از سر کشیدن روسری سر زنان و هزار کاری که در دوران جاهلیت عرب ها هم دیده نشده است!! آن وقت همین سلبریتی ها که رفتن به کوچه و خیابان را برای همه به ترسناک ترین کارها تبدیل و مردم را پر از آتش نفرت کرده بودند، بعد از این آرامی ها، به جای طرد شدن و رانده شدن از جامعه از نو مورد توجه قرار گرفته اند!! مثل آن است که بزنی کسی را بکشی و بعد لوح افتخار دریافت کنی!! بارها گفته ام و باز هم می گویم هر چه می کشیم از صدا و سیما است. صدا و سیمایی که همه کارهایش به نفع دست های پشت پرده است. دست هایی که هیچ کس نمی داند مال کیست و هیچ کسی هم گردن نمی گیرد!! چطور می شود که یک فرد معمولی کشف حجاب کند از تمامی امکانات عمومی محروم می شود ولی سلبریتی ها نه تنها محروم نمی شوند بلکه از نو به کار گرفته می شوند؟!! این پول از کجا و با اجازه چه کسی به این ها داده می شود؟!! مردم را به خاک و خون می کشند و انگار در ازایش پاداش می گیرند!! وای بر این صدا و سیما و وای بر این سیستم مدیریتی ضعیف که هر چه می کشیم از این ها است!! ارشد...
ما را در سایت ارشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1402 ساعت: 2:31

خسته شده ام اما به روی خود نمی آورم. از بدوبدوهای این روزهایم. از خانه داری و بچه داری گرفته تا بارداری و در کنارش هم درس خواندن در دانشگاه. همه این ها برای بهتر شدن زندگی ام است. برای رسیدن به یک درآمد هرچند ناچیز. من از تمام خودم زده ام برای زندگی ام. برای فرزندانم و زندگی آینده شان. من نه اهل بیرون رفتن و بریز و بپاش هستم و نه اهل خرید های میلیونی و سفرهای الکی و تفریح های بی خودی و غیره و ذلک. برای بهتر شدن زندگی ام هر کاری کرده ام و هیچ توقعی هم ندارم. در عوض احترام می خواهم. توقع زیادی نیست! تنها و تنها احترام می خواهم. احترام به خودم و خانواده ام. احترام به پدرم و مادرم. همین. فکر می کنم کمترین توقعی باشد که در قبال این همه صبوری می خواهم!! ارشد...
ما را در سایت ارشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 75 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1402 ساعت: 2:31

کاش تاج سر می دانست من برادرزاده هایش را بسیار دوست می دارم. کاش تاج سر می دانست تمام سختگیری هایم دلیل دیگری دارد. کاش تاج سر می دانست تمام ترس من از تربیت، تحصیل، آدم حسابی شدن و آینده بچه هایم است. همین. تمام ترس میچکا تربیت بچه هایش است. کاش تاج سر می دانست یا حداقل میچکا می توانست حرفش را، ترسش را، دلهره اش را بازگو کند!!

ارشد...
ما را در سایت ارشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1402 ساعت: 2:31